ارتباط حسابداری با مالیات
دریافت درست مالیات بر درآمد مستلزم تعیین درست درآمد است و تعیین درست درآمد مودیان مالیاتی در گرو برپایی نظام های حسابداری پیشرفته در واحدهای اقتصادی است به این ترتیب دولت در نقش مالیات گیرنده، لزوما به پیشرفت در موسسات، اعم از خصوصی، عمومی، تولیدی و خدمات علاقه مند است.
پس دولت و به طور مشخص مراجع تشخیص و وصول مالیات، از این دیدگاه یکی از استفاده کنندگان از نتایج عملکرد سیستم های حسابداری در موسسات اعم از خصوصی یا عمومی محسوب می شوند. در جمع بندی ارتباط دولت و حسابداری سه نقش یا کارکرد زیر را می توان برای دولت قائل شد :
- نقش استفاده کننده از خدمات حسابداری
- نقش استفاده کننده از اطلاعات مالی
- نقش نظارت و هدایت
به طور خلاصه ارتباط حسابداری با مالیات را می توان در موارد زیر جستجو کرد :
- چگونگی نحوه تحریر دفاتر قانونی
- چگونگی محاسبه و نحوه پرداخت انواع مالیت های تکلیفی
- نحوه محاسبه انواع هزینه های قابل قبول در سیستم مالیاتی و حسابداری
- روشهای محاسبه استهلاک اموال، ماشین آلات و تجهیزات و ضرایب متعلقه به آنها
- چگونگی تهیه و تنظیم انواع اظهارنامه های مالیاتی (مالیات بر درآمد شرکت – مالیات بر درآمد اجاره …)
- نحوه محاسبه مالیات بر ارزش افزوده اقتصادی
- نحوه محاسبه از خدمات حسابداران رسمی در حسابرسی مالیاتی
- نحوه حسابرسی مالی صورت های مالی اساسی
- چگونگی انحلال و تصفیه شرکت ها
مفهوم حسابداری مالیاتی
حسابداری مالیاتی عبارت است از محاسبات و ثبت های مربوطه به انواع مالیات هایی که به عملیات و عملکرد یک واحد تجاری مربوط می شود و از قوانین مالی و مالیاتی کمک می گیرد و به بررسی اثرات مالیاتی تجاری و اقتصادی واحد می پردازد. بسیاری از موسسات موظف به محاسبه سود مشمول مالیات و پرداخت مالیات بر درآمد به مراجع مالیاتی هستند.
گرچه ارقام درآمد و هزینه که مبنای محاسبه درآمد مشمول مالیات قرار می گیرند شبیه ارقامی هستند که برای تعیین سود در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری به کار می روند، اما این عینا یکی نیستند. اختلاف آنها حائز اهمیت است و نمی توان برای محاسبه سود، به قوانین مالیاتی اتکا کرد؛ به عنوان مثال :
قوانین مالیاتی در برخی از کشورها اجازه می دهند که درآمد مشمول مالیات در مواردی بر مبنای حسابداری نقدی محاسبه شود، در حالی که اصول پذیرفته شده حسابداری چنین عملی را مجاز نمی داند و مبنای مورد قبول این اصول مبنای تعهدی است.
اگر موسسات پیش بینی کنند که نرخ های مالیاتی در آینده افزایش نمی یابد؛ معمولاً سعی می کنند که در دوره جاری، حداقل درآمد مشمول مالیات را گزارش و پرداخت مالیات بر درآمد را تا حد امکان به دوره مالی بعد موکول کنند.
این منظور با شناسایی هزینه در زودترین زمان مجاز قانونی شناسایی و در آمد در دیرترین زمان ممکن تأمین می شود؛ در واقع نفس عمل، انتقال درآمد و هزینه از دوره ای به دوره دیگر است. معمولا در بلند مدت، تفاوت چندانی بین جمع مبالغ درآمد و هزینه های محاسبه شده در چارچوب «اصول پذیرفته شده حسابداری» و بر مبنای «قوانین و مقررات مالیاتی» وجود نخواهد داشت.
همه چیز در مورد حسابداری مالیاتی
در بسیاری از کشورها استفاده از هر دو روش گفته شده را در محاسبه سود مجاز دانسته اند که در نتیجه سود به دو رقم مختلف ارائه می شود. این دو رقم عبارتند از :
- سود گزارش شده در صورت های مالی در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری و درآمد مشمول مالیات.
- بر مبنای قوانین و مقررات.
مثال اول :
مقررات مالیاتی بسیاری از کشورها اجازه می دهد که بهای تمام شده برخی از دارایی های ثابت در مدت کوتاه تر از عمر مفید آن مستهلک و به هزینه منظور می شود. علاوه بر این، موسسات می توانند مبالغ بیشتری بابت هزینه استهلاک در سال های آخر باقی می ماند. این عمل سبب می شود که در سال های اول عمر دارایی های ثابت، هزینه بیشتر و درآمد مشمول مالیات کمتر محاسبه گردد و این خود یکی از راه های تشویق واحدهای صنعتی به سرمایه گذاری بیشتر در دارایی های ثابت به شمار می آید.
مثال دوم :
طبق قانون مالیات های مستقیم ایران، هزینه ها و زیان ها در حد معین از لحاظ محاسبه درآمد مشمول مالیات قابل قبول است و زائد بر آن بر آن پذیرفته نمی شود؛ از این رو، اجرای مقررات قانونی موجب بروز اختلافاتی بین سود گزارش شده در صورت های مالی طبق اصول پذیرفته شده حسابداری و درآمد مشمول مالیات بر مبنای قوانین و مقررات مالیاتی می شود.
به طور کلی، موسسات باید درآمد مشمول مالیات خود را طبق مقررات قانونی و سودرا بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری، محاسبه و گزارش کنند. موسسات عموما از مقررات مالیاتی برای محاسبه درآمد مشمول مالیاتی پیروی می کنند در حالی که صورت های مالی خود را بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه می نمایند.